فـالـق الإصــبــاح اســرافــیـــل وار
(۱/۴۰۰)
برگرفته از آیه «فالِقُ الْإِصْباحِ وَ جَعَلَ اللَّیْلَ سَکَناً وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ حُسْباناً ذلِکَ تَقْدیرُ الْعَزیزِ الْعَلیمِ»، ([هموست که] شکافندهی صبح است و شب را آرامبخش گردانده است، و خورشید و ماه را حسابی مقرر داشته است، این تقدیر [خداوند] پیروزمند داناست)، (انعام، ۹۶) این بیت برای توصیف صبح آمده است. فالق الاصباح (شکافندهی صبحگاهان) توصیفی است که دربارهی خداوند آمده است و مولانا از آن برای بیان این مطلب که خداوند جانهای همهی خفتگان را که آرمیده بودند از دیار آسایش به عالم صورت بازمیگرداند، استفاده میکند.
□
مُهر بر چشمست و بر گوشت چه سود
یـــار بــا او، غـــار بـا او در سـرود
(۱/۴۰۸)
مصرع دوم اقتباس از عبارت قرآنی «… خَتَمَ عَلى سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلى بَصَرِهِ غِشاوَهً…»، ([خداوند] بر گوش و دل او مُهر نهاد و بر چشمش پرده کشید…)، (جاثیه، ۲۳) بیت و آیه هر دو به این نکته اشاره دارند که بر گوش و چشم بندگان ناآگاه مهر و حجابی نهاده شده است.
□
لا اُحب الآفلین گـو چــون خــلـیـل
انـدرین وادی مــرو بــی ایــن دلیـل
(۱/۴۲۸)
اقتباس از «فَلَمَّا جَنَّ عَلَیْهِ اللَّیْلُ رَأى کَوْکَباً قالَ هذا رَبِّی فَلَمَّا أَفَلَ قالَ لا أُحِبُّ الْآفِلینَ»، (زمانی که شب بر او پرده انداخت، ستارهای دید، گفت این پروردگار من است، آنگاه چون افول کرد، گفت افول کنندگان را دوست ندارم.)، (انعام، ۷۶). مولانا از این آیه برای بیان این مطلب که باید در راه حق از پیران طریقت هدایت جست، استفاده میکند. او معتقد است که پیران حقیقت به دلیل پیوند با خدا ستارههایی نیستند که افول کنند.
□
گنـج نورست ار طلسـمش خاکیسـت
طَـهِّــرا بَـیْـتِی بــیـان پـاکـیــســت
(۱/۴۳۶)
اقتباس از عبارات قرآنی «عَهِدْنا إِلى إِبْراهیمَ وَ إِسْماعیلَ أَنْ طَهِّرا بَیْتِیَ لِلطَّائِفینَ وَ الْعاکِفینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُودِ»، (… و ابراهیم و اسماعیل سفارش کردیم که خانهام را برای غریبان و مقیمان و نمازگزاران پاکیزه گردانید.)، (بقره، ۱۲۵) مولانا از این آیه خلاقانه استفاده میکند اگر خداوند به ابراهیم و اسماعیل فرمود که خانهی مرا پاک کنید نشانهی آن است که میشود دل را هم پاک کرد. بنابراین او پاکی را به پاکی باطن تأویل میکند و از طرفی خانه را به خانه دل.
□
تـا بـدان آن بـحـر دُرّ افـشــان شــده
چــنــد بــاران عــطـا بـاران شـــده
تــا کـه ابر و بـحـر جــود آمـوخـتـه
چــند خــورشـیـد کـرم افـروخـتــه
تــا که شد دانــه پـذیــرنـده زمــیـن
پـرتو دانـش زده بـر خـاک و طـیــن
(۱/۵۰۹-۵۱۱)
اشاره به عبارت قرآنی «وَ هُوَ الَّذی أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ نَباتَ کُلِّ شَیْءٍ فَأَخْرَجْنا مِنْهُ خَضِراً نُخْرِجُ مِنْهُ حَبًّا مُتَراکِباً…»، (و اوست که از آسمان، آبی فرو فرستاد و بدان هرگونه گیاه برآوردیم و از آن جوانهی سبز رویاندیم که از آن دانههای درهم رُسته بیرون میآوریم…)، (انعام، ۹۹) در این ابیات مولانا مولانا این اشاره به این امر دارد که همه جلوههای عالی زندگی این جهانی پرتوی از فیض الهی هستند و نشان و فرمان حق هستند، مفهومی که در آیه ۹۹ سورهی انعام نیز بیان شده است.
□
در شـکـســت از مـوسـی با یک عصا
صــد هــزاران نــیـــزه فـــرعـون را
پیـش عـیـسـی و دمـش افـسوس بود
صـد هـزاران طـبّ جـالـیـنــوس بـود
پــیــش حـرف اُمّـییاش عــار بــود
صـد هــزاران دفــتــر اشــعــار بــود
(۱/۵۳۰-۵۳۲)
بیت اول اقتباس از آیات «وَ أَوْحَیْنا إِلى مُوسى أَنْ أَلْقِ عَصاکَ فَإِذا هِیَ تَلْقَفُ ما یَأْفِکُونَ. فَوَقَعَ الْحَقُّ وَ بَطَلَ ما کانُوا یَعْمَلُونَ. فَغُلِبُوا هُنالِکَ وَ انْقَلَبُوا صاغِرینَ»، (و [ما] به موسی وحی کردیم که عصایت را بینداز؛ [انداخت و اژدها شد] و ناگهان بر ساختههایشان را فرو میبلعید. آنگاه حق برقرار شد و کار و کوشش آنان بر باد رفت و آنجا بود که شکست خوردند و خرد و خوار شدند.)، (اعراف، ۱۱۷-۱۱۹).
بیت دوم اقتباس از آیه «…أَنِّی أَخْلُقُ لَکُمْ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَهِ الطَّیْرِ فَأَنْفُخُ فیهِ فَیَکُونُ طَیْراً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ أُحْیِ الْمَوْتى بِإِذْنِ اللَّه…»، (… از گل برای شما چیزی به هیأت پرنده میسازم و در آن میدمم و آن به اذن الهی پرنده[ای جاندار] میشود؛ و به اذن الهی نابینای مادرزاد و پیس را بهبود میبخشم و مردگان را زنده میکنم…)، (آل عمران، ۴۹).
برای دانلود فایل متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید. |