کـو بـود بـر هـر محـالی کُـن فـکـان
دســت حـق بـایـد مـر آن را ای فلان
(۱/۳۰۷۲)
الهام از آیه «إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ»، (امر او چون [آفرینش] چیزی را اراده کند، تنها همین است که به آن میگوید موجود شو، و بیدرنگ موجود میشود.)، (یس، ۸۲). این بیت مولانا بیانگر آن است که همه چیز، حتی ریاضت کشیدن برای سالک، به قدرت خداوند است، چون همه امور به حکم «کن فکان» او صورت میگیرد.
□
تَـحْــتِـهَـا الْأَنْـهــارُ تــا گلــزارهــا
مـیرود بــیبانــگ و بــیتکــرارهـا
(۱/۳۰۹۶)
مصرع دوم اقتباس از عبارت قرآنی «وَ بَشِّرِ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ…»، (و به کسانی که ایمان آورده اند و کارهای شایسته کردهاند، نوید بده که ایشان را بوستانهایی است که در فرودست آن جویباران جاری است…)، (بقره، ۲۵). مولانا عالم بینطق و صوت را به گلزارهای بهشت تشبیه میکند که در زیر سراهایش جویها روان است. ترکیب تحتها الانهار را از آیه مذکور گرفته است.
□
در سـخـن افتـاد و معنـی بـود صاف
امر کُنْ یک فـعـل بود و نــون و کاف
(۱/۳۱۰۵)
الهام از آیه «إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ»، (امر او چون [آفرینش] چیزی را اراده کند، تنها همین است که به آن میگوید موجود شو، و بیدرنگ موجود میشود.)، (یس، ۸۲). مولانا از آیه استفاده میکند تا به امر آفرینش اشاره کند. او میگوید عالم بینهایت توحید را با الفاظ نمیتوان شناخت، چنانکه امر کن (آفرینش) یک عمل است اما در لفظ از دو حرف کاف و نون پدید میآید.
□
چـون نـبـودی مـرده در پـیـش امیــر
فَانْتَقَمـْنـا مِنْهُمْ اسـت ای گـرگ پـیــر
فَـانْـتَـقَـمْـنـا مِـنْـهُـمْ بـرخـوانــدش
هـمـچـو گـرگ آن شیــر بردرِّانـدش
(۱/۳۱۰۸و ۳۱۳۸)
هر دو بیت اقتباس از آیه «فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْناهُمْ فِی الْیَمِّ بِأَنَّهُمْ کَذَّبُوا بِآیاتِنا وَ کانُوا عَنْها غافِلینَ»، (سپس از آنان انتقام گرفتیم و آنان را در دریا غرقه ساختیم، چرا که آیات ما را دروغ انگاشته و از آنها غافل بودند.)، (اعراف، ۱۳۶). «فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ» آغاز سوره اعراف است که در آن سخن از فرعونیان و آنچه با موسی و پیروانش کردند است. در بیت دوم مولانا میگوید هرکه در برابر قدرت حق ابراز وجود کند مانند فرعونیان دچار انتقام الهی خواهد شد.
□
صـیــقل جـان آمـد و تَقْـوَى الْقُـلُـوب
عــاشـق آیـیـنـه باشــد روی خــوب
(۱/۳۱۶۱)
اقتباس از آیه «ذلِکَ وَ مَنْ یُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ»، (چنین است و هر کس شعائر الهی را بزرگ شمارد، [بداند که] آن از پروا و پرهیز دلهاست.)، (حج، ۳۲). در این بیت روی خوب همان فطرت خوب است که خواستار آیینه وجود مردان حق است. چنین فطرتی جان را از آلودگیها پاک میکند و مایه تقوا و پرهیزگاری دل است.
□
یُعْـجِـبُ الــزُّرَّاعَ آمــد بعــد کـشــت
بـاز آن جــان چونک محو عشق گشت
(۱/۳۱۷۳)
اقتباس از عبارت قرآنی «…کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوى عَلى سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ…»، (… همانند نهالی که جوانهاش را برآورد، و آنرا نیرومند سازد و ستبر گردد و بر ساقههایش بایستد، [و] کشاورزان را شاد و شگفت زده سازد…)، (فتح، ۲۹). آیه در بیان ویژگیهای پیامبر (ص) است که او را یاری کردند و مولانا خلاقانه از آیه برای بیان مقصود خود استفاده کرده است.
□
وین مرض در نفس هر مخلوق هست
علّـت ابلیــس أَنَـا خَـیْــری بُدســت
(۱/۳۲۲۱)
اقتباس از آیه «قالَ ما مَنَعَکَ أَلاَّ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُکَ قالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طینٍ»، (فرمود چون تو را امر به سجده کردم چه چیز تو را بازداشت که سجده نکردی؟ گفت: من بهتر از او هست، [چرا] که مرا از آتش آفریدهای و او را از گل آفریدهای.)، (اعراف، ۱۲). مولانا به آیهای اشاره دارد که در آن سخن از نافرمانی شیطان است.
□
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید. |