پـــس بَــنـی آدَم مکــرّم کــی بُــدی
(۲/۶۶)
اقتباس از آیه «وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنی آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلى کَثیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضیلاً»، (و به راستى که فرزندان آدم را گرامى داشتیم و آنان را در خشکى و دریا [بر مرکب مراد] روانه داشتیم و به ایشان از پاکیزهها روزى دادیم و آنان را بر بسیارى از آنچه آفریدهایم، چنانکه باید و شاید برترى بخشیدیم)، (إِسراء، ۷۰). براساس این بیت مولانا آدمی را دارای حسّی دیگر غیر از حواس محسوس میداند که وی را مکرّم و قادر به مشاهده حضرت حق کرده است. بنابراین مولانا از بیت تفسیری خلاقانه ارائه کرده است.
□
درد مـریـم را به خــرما بـن کشیـد
زیـن طلب بنده به کـوی تو رسـیـد
(۲/۹۸)
اقتباس از آیه «فَأَجاءَهَا الْمَخاضُ إِلى جِذْعِ النَّخْلَهِ قالَتْ یا لَیْتَنی مِتُّ قَبْلَ هذا وَ کُنْتُ نَسْیاً مَنْسِیًّا»، (آنگاه درد زایمان او را به پناه تنه درخت خرمایى کشانید گفت اى کاش پیش از این مرده بودم و از یاد رفته بودم و فراموش شده بودم.)، (مریم، ۲۳). درد، نزد مولانا، همان طلب و شوق و ادراک جدائی از عالم وصال و سعادت است، این درد اصل همۀ درمانها و جوهر دین و مایهی وصول به جمله برکتها و زایندهی لطیفهی نهانی انسانیت است که از آن تعبیر به مسیح می کنند. و این تفسیری خلاقانه از آیه قرآن است که مولانا در بیت ارائه میکند.
□
آدمــی را این سـیه رخ مــات کــرد
ایــن چنـیـن تـلـبـیـس با بابات کرد
(۲/۱۲۹)
الهام از آیه «فَأَزَلَّهُمَا الشَّیْطانُ عَنْها فَأَخْرَجَهُما مِمَّا کانا فیهِ وَ قُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَ لَکُمْ فِی الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتاعٌ إِلى حینٍ»، (سپس شیطان آنان را به لغزش کشانید و از جایى که بودند آواره کرد، و گفتیم پایین روید – برخى دشمن یکدیگر – و در روى زمین تا وقت معین آرامشگاه و بهرهمندى دارید.)، (بقره، ۳۶). در این بیت مولانا از آیه الهام گرفته است و میگوید تلبیس و را با پدر جهانیان، ابوالبشر حضرت آدم کرد و باعث شد حضرت آدم، سیه روی و شرمسار از بهشت رانده شود. مفهوم این بیت را در آیه مذکور میتوان یافت.
□
بــود انــاالـلّــه در لب فـرعـون زور
بــود انــا الـحـق در لب منصور نـور
شــد عـصـا انــدر کـف سـاحر هبـا
شــد عـصـا انــدر کـف مـوسی گـوا
(۲/۳۰۶-۳۰۷)
بیت اول الهام از آیات «فَقالَ أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلى. فَأَخَذَهُ اللَّهُ نَکالَ الْآخِرَهِ وَ الْأُولى»، (و گفت من پروردگار برتر شما هستم. آنگاه خداوند به عقوبت [گناه] واپسین و نخستین او را فروگرفت.)، (نازعات، ۲۴-۲۵).
بیت دوم اشاره به آیه «وَ أَلْقِ ما فی یَمینِکَ تَلْقَفْ ما صَنَعُوا إِنَّما صَنَعُوا کَیْدُ ساحِرٍ وَ لا یُفْلِحُ السَّاحِرُ حَیْثُ أَتى»، (و آنچه در دست داری بینداز تا برساختههایشان را ببلعد؛ که آنچه برساختهاند نیرنگ جادوگر است و جادوگر هر جا رود رستگار نمیشود.)، (طه، ۶۱). مولانا به حسین بن منصور حلاج ارادت بسیار داشت و در اشعارش مکرر از وی نام برده است. او با الهام از آیات و استفاده از آن در مفهومی متفاوت با شأن نزول، در منطق تعلیمی و عرفانی میگوید معنای لفظ و عبارت را در ظاهر کلام نباید جستجو کرد، اگرچه در مقایسه، دو عبارت ممکن است ظاهری یکسان داشته باشند، اما در احوال مختلف تأویلهای گوناگون دارند. براى مثال، انا الحق گفتن منصور حلاّج، به نور تبدیل شد. ولى أنا اللّه گفتن فرعون، دروغ و یاوه بود. مثال دیگر، عصایى که موسى در دست داشت بر صدق و راستى او گواه بود. ولى عصایى که در دست جادوگران بود به هیچ دردى نخورد.
□
هـریـکی خصـم مـرا چـون پیل گیـر
در ضـعـیـفی تـو مــرا بـابـیـل گیــر
بـندقـم در فـعل صد چـون منجنـیـق
قــدر فنـدق افـکـنـم بنــد حــریــق
زد بــر آن فـرعـون و بر شمشیرهاش
مــوسـی آمد در وغـا با یک عصـاش
(۲/۳۴۹-۳۵۰ و ۳۵۱)
دو بیت اول اقتباس از آیات «وَ أَرْسَلَ عَلَیْهِمْ طَیْراً أَبابیلَ. تَرْمیهِمْ بِحِجارَهٍ مِنْ سِجِّیلٍ. فَجَعَلَهُمْ کَعَصْفٍ مَأْکُولٍ»، (و بر سر آنان پرندگانی فوج فوج فرستاد. که بر آنان سنگریزههایی از سنگ – گل فرو انداختند و سرانجام آنان را مانند برگ کاه جویده ساخت.)، (فیل، ۳-۵).
بیت سوم اشاره به آیه «وَ لَقَدْ فَتَنَّا قَبْلَهُمْ قَوْمَ فِرْعَوْنَ وَ جاءَهُمْ رَسُولٌ کَریمٌ»، (و به راستی که پیش از آنان قوم فرعون را آزمودیم و پیامبری گرامی به نزد آنان آمد.)، (دخان، ۱۷).
مولانا در این ابیات به زیبایی و با خلاقیت فراوان از آیات مذکور استفاده میکند و میگوید ناتوانی و ضعفم مرا مانند پرندهی ابابیل و هریک از دشمنانم را همانند فیل فرض کن. اگر من به اندازۀ یک فندق، گلولهی آتشین افکنم، گلولهی من از نظر شدّت تأثیر کار صد منجنیق را مىکند. براى مثال، حضرت موسى (ع) تنها با یک عصا به جنگ فرعون آمد. و یک تنه به فرعون و لشکریان شمشیر به دستش حمله کرد و خوار و زبونشان ساخت.
□
کــارد بر حـلقش نیـارد کــرد کــار
حـلــق پــیــش آورد اسـمـاعیل وار
(۲/۳۸۵)
الهام از آیه «فَلَمَّا بَلَغَ معه السّعیَ قال یا بُنَیَّ إنّیّ أَری فی المنامِ أَنّیَ أَذبَحُکَ فانظُر ماذا تَری، قال یا أَبَتِ افعَل ما تُؤمرُ سَتَجِدُنی إِن شاءَ الله م
برای دانلود فایل متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید. |
ِنَ الصّابرین.»، (و چون [اسماعیل] در کار و کوشش به پای او رسید [ابراهیم] گفت ای فرزندم من در خواب دیدهام که سر تو را میبُرم بنگر [در این کار] چه میبینی؟ [اسماعیل] گفت پدر جان آنچه فرمانت دادهاند، انجام بده، که به زودی مرا به خواست خداوند، از شکیبایان خواهی یافت.)، (صافّات، ۱۰۲). مولانا در ادامهی داستانی که در ابیات قبل بیان میکند آن انفاقکننده را همچون حضرت اسماعیل میداند که گلوى خود را پیش آورد. یعنى خویشتن را به مرتبهی تسلیم و رضا رسانید. اگرچه او گلوى خود را پیش آورد ولى کارد بر گلوى او نمىتواند اثرى بگذارد.